محل تبلیغات شما
باز هم حالم خوب نیست امروز تا ساعت 11 خوابیدم 

بیدار شدم و خوابی که دیده بودم را به خاطر می آوردم

دریا بود و زیبایی

پیر زنی را دیدم حجره ای داشت ،دعا می خواند 

صدایم زد پارچه ای ابریشمین زربافت سبز رنگ روی سر و شانه هایش انداخت 

دستانم را گرفت 

چیزهایی می گفت

من طمع این روزها را خوب میدانم

چه قدر من از نوشتن دور شده ام؟

با تو برای تو می نویسم

ای ,زربافت ,رنگ ,روی ,ابریشمین ,پارچه ,ای ابریشمین ,پارچه ای ,ابریشمین زربافت ,زربافت سبز ,رنگ روی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

روح گمشده